درمان دزدی کودکان
راهکارهایی برای درمان دزدی در کودکان
(چه باید بکنیم؟)
روشهای زیادی برای پیشگیری از دزدیهای کودکانه وجود دارد که والدین و اعضای خانوداهها میتوانند با استفاده از آنها، مانع از تثبیت اینگونه رفتارها در کودکانشان شوند. از جمله:
وقتی متوجه دزدی فرزندتان میشوید عکسالعمل شما بستگی به این دارد که این اولین بار است یا فرزندتان عادت به دزدی دارد. در مورد بچههای کوچک، باید به آنها بفهمانید که این کار نادرست است و بگویید اگر چیزی را بدون اجازه یا پرداختن پول آن برداریم، دیگران ناراحت میشوند. مثلا اگر یک کودک پیشدبستانی، یک آبنبات از فروشگاهی برداشته، به او کمک کنید تا آن را برگرداند. اگر کودک آبنبات را خورده است، او را به فروشگاه ببرید و به او یاد دهید عذرخواهی کند و پول آبنبات را بپردازید.
در مورد کودکان دبستانی هم برگرداندن شیء دزدیده شده بسیار مهم است. کودکان کلاس اولی یا دومی باید بدانند که دزدی کار نادرستی است. ممکن است درک بهتری از عواقب دزدی هم برای آنها لازم باشد. مثلا اگر دختر شما دستبند دوستش را بدون اطلاع او برداشته، به او بگویید: «اگر دوستت وسایل مورد علاقه تو را بدون اجازه برمیداشت، ناراحت نمیشدی؟» او را تشویق کنید به دوستش زنگ بزند، ماجرا را توضیح دهد، عذرخواهی کند و قول بدهد که دستبند را بر میگرداند.
در مورد دزدی نوجوانان باید عواقب جدیتر دزدی را به آنها نشان داد. مثلا اگر نوجوان از یک فروشگاه چیزی بلند کرده او را به فروشگاه برگردانید و با مدیر فروشگاه روبهرو کنید تا این اتفاق را توضیح بدهد و عذرخواهی کند.
یک نوجوان از اینکه مجبور باشد شیء دزدی را برگرداند، شرمنده میشود و همین شرمندگی و خجالت باعث میشود او برای همیشه یاد بگیرد چرا دزدی کار غلطی است. البته توجه داشته باشید که ادامه سرکوفت و تنبیه، به خصوص تنبیه بدنی، کار اشتباهی است و ممکن است نوجوان را عصبانی کند و منجر به ادامه دزدی یا حتی انجام کارهای بدتری شود.
بچهها در همه سنین باید یاد بگیرند که دزدی از فروشگاه مثل برداشتن پول افراد است و به صاحبان آنجا ضرر میزند. آنها باید بدانند که دزدی میتواند عواقبی بدتر از اینها داشته باشد و ممکن است باعث زندانی شدن آدم شود.
*علت اشتباه بودن عمل دزدی را برای کودک توضیح دهید.
والدین ابتدا باید اطمینان حاصل کنند که فرزندشان، ناشایست بودن عملش را فهمیده است. آنها میتوانند به این موضوع اشاره کنند که دزدی به مفهوم برداشتن وسیلهای است که متعلق به او نمیباشد.
* مفهوم مالکیت را به کودک یاد بدهید.
بهترین وقت یادگیری مفهوم مالکیت، زمانی است که کودکان هنوز کوچک هستند. پدر و مادر میتوانند با توضیح این مطلب که هر کسی وسایلی دارد که متعلق به خود اوست و نباید بدون اجازه آن را برداشت، سعی کنند معنی مالکیت فردی را به کودک بیاموزند.
برای مثال، والدین میتوانند از کودک بپرسند: ”اگر کودک دیگری اسباب بازی مورد علاقهٔ او را بدون اجازهاش بردارد، چه احساسی پیدا میکند“، او هم همان احساس را خواهد داشت. مثالها و نمونههای دیگری هستند که پدر و مادر میتوانند با استفاده از آنها مفهوم مالکیت را به کودک بیاموزند. قرض گرفتن از کتابخانه و پس دادن مجدد آن، برداشتن شکلات و بستنی از یخچال فروشگاه و پرداختن پول آن به صندوق و …
* به کودک بیاموزید که خواسته اش را با شما در میان بگذارد.
اگر کودک اسباب بازی، خوراکی و یا وسیلهای را میخواهد، به او یاد بدهید که خواستهاش را با شما در میان گذارد تا راه صحیح رسیدن به آن را به او یاد بدهید. برای مثال، اگر کودک از عروسک دوستش خوشش آمده است و میخواهد یک شب آن را از دوستش قرض بگیرد، این موضوع را صادقانه با او و یا با شما در میان گذارد تا شما چارهای برای او بیاندیشید.
* رابطهٔ شفاف و صمیمانه با کوکانتان برقرار کنید.
والدین باید نهایت تلاششان را بکنند تا ارتباطی مؤثر و فعال با کودکان خود داشته باشند. کودکانی که از بودن با پدر و مادرشان احساس صمیمیت و نزدیکی میکنند، نسبت به کودکانی که این احساس را ندارند، تمایل بیشتری برای هماهنگ کردن خود با ارزشها و باورهای والدینشان دارند.
* رفتارهای صادقانهٔ کودک را تحسین و تشویق کنید.
پدر و مادر باید از رفتارهای شایسته، مناسب و صادقانهٔ کودک حمایت و قدردانی کنند. اگر آنها اینگونه رفتارها را به موقع مورد تحسین خود قرار دهند، موجب تقویت و تکرار آنها در فرزندشان میشوند.
کمکهای والدین و مربیان
هنگامیکه پدر و مادر و یا مربیان کودک متوجه عمل دزدی کودکشان میشوند، میتوانند با روشهای زیر برای رویاروئی با مشکل کودک استفاده کنند.
* آرام باشید.
در صورتیکه پدر، مادر و یا مربی متوجه رفتار ناشایست کودک میشوند، مهمتر از هر چیز آن است که رفتارهای هیجانی، تند و اغراقآمیزی از خود نشان ندهند. آنها باید به خاطر داشته باشند که همهٔ کودکان گاهی وسایلی را بر میدارند که مال خودشان نیست. پدر و مادرهائی که در اینگونه شرایط بینهایت ناراحت و دلخور میشوند، ممکن است دچار افسردگی احساس گناه و شرمساری شوند و این حالت آنها بر عزتنفس کودک تأثیری منفی میگذارد. آنها باید بکوشند آرامش خود را حفظ کنند و روشی منطقی و سنجیده برای رویارو شدن با این رفتار کودک برگزینند.
*عکسالعملی مناسب و زود انجام دهید.
همانقدر که والدین نباید رفتاری هیجانی و تند از خود نشان دهند، همانقدر هم باید رفتاری مناسب و سنجیده ـ در آن لحظه ـ از خود نشان دهند. برای مثال، از کودک بخواهند آن شیء را پس دهد و عذرخواهی کند، یا برگردد و آن را سر جایش گذارد، یا …
* پیامدهای رفتاری کودک را برایش توضیح دهید.
پدر و مادر باید پیامدهای رفتاری کودک را برایش بهطور واضح شرح دهند. برای مثال، اگر کودک بدون اجازه از فروشگاه شکلات برداشته است، از او بخواهند که برگردد، شکلات را پس دهد و از فروشنده عذرخواهی کند. گاهی عذرخواهی کردن برای کودک کاری سخت و دشوار است، اما بهتر است او را مجبور به این کار بکنید تا دوباره دست به انجام این کار نزند.
* تفاوت ”قرض گرفتن“ و ”دزدیدن“ را برای کودک شرح دهید.
”قرض گرفتن“ با برداشتن بدون اجازهٔ وسایل دیگران ”دزدیدن“ آن خیلی فرق دارد. سعی کنید تفاوت این رفتارها را برای کودک روشن سازید.
* بر رفتارهای کودک نظارت بیشتری داشته باشید.
والدینی که رابطهٔ نزدیک و صمیمی با کودکانشان دارند، نسبت به والدینی که رابطهٔ دور و خشک با کودکانشان دارند، خیلی زودتر متوجه مشکلات رفتاری فرزندشان میشوند.
* علت دزدی کودک را پیدا کنید.
کودکان مختلف به دلایل مختلف هم دست به دزدی میزنند. به همین دلیل بسیار مهم است که والدین علت دزدی فرزندشان را بفهمند. اگر پدر و مادر از کودکی که چیزی را دزدیده است مستقیماً بپرسند که چرا این کار را انجام داده است، شاید پاسخی را که نیاز به شنیدن آن دارند ، از زبان کودک نشوند. برای همین بهتر است آنها خود به بررسی رفتارها و موقعیتهائی که در طول روز کودک در آن قرار میگیرد؛ با چه کسانی دوست است، چه نیازهائی دارد، کجا میرود و … بپردازند. اگر والدین بتوانند علت اصلی دزدی کودک را پیدا کنند، قادر خواهند بود این رفتار کودک را اصلاح نمایند. برای مثال، میتوانند برای کودک مقداری پول تو جیبی مقرر کنند، یا برای انجام کارهای خانگی دشوار (مثل؛ کوتاه کردن چمنهای باغچه، چیدن علفهای هرز، مرتب کردن انبار و …) به او اجرت دهند.
* کودک را وادار به قسم خوردن نکنید.
والدین نباید با رفتارشان، کودک را به سمت انکار واقعیت سوق دهند. اگر کودک با اصرار سعی دارد به شما بفهماند که او دزدی نکرده است، شما هم نباید با لجاجت زیاد او را وادار به راستگوئی کنید. در عوض به او بگوئید: ”امیدوارم اینطور باشد که تو میگوئی“ و اجازه دهید کودک، اعتماد شما را نسبت به خودش درک و احساس کند.
* به کودک کمک کنید راههای پول درآوردن صحیح را پیدا کند.
والدین باید اطمینان حاصل کنند که فرزندشان مقدار معینی پول برای خرج کردنهای شخصیاش در اختیار دارد. اگر کودکان آن قدر پول داشته باشند که بتوانند نیازهای کوچک روزانهشان را برطرف کنند، هیچگاه دست به ربودن اشیاء دیگران نمیزنند.
* کودک را بهدلیل اشتباهش شرمنده نکیند.
دزدی از جیب مامان و بابا
اگر فرزندتان از شما پول میدزدد، برای بازگرداندن آن راههایی را پیش پایش بگذارید. مثلا به او بگویید در عوض آن پول، یکی از کارهای خانه را انجام دهد (شما میتوانستید در ازای کمک او در کاری مثل عوض کردن واشر شیرهای آب، به او پول بدهید ولی حالا او بدون دریافت مزد این کار را میکند.)
اما هرگز نباید برای مچگیری از او حین برداشتن پول برایش دام پهن کنید (مثلا پولهایتان را روی میز هال رها کنید تا ببینید او به آن دست میزند یا نه.) این کار اعتماد او به شما را از بین میبرد.
اگر بچهها به دزدی ادامه دادند…؟
اگر فرزندتان بیش از یک بار دزدی کرده است، میتوانید از کارشناسان کمک و مشورت بخواهید. تکرار دزدی میتواند نشانهای از یک مشکل بزرگتر باشد.
یک سوم جوانانی که در حین دزدی از فروشگاهها دستگیر شدهاند، میگویند ترک این کار برایشان دشوار است؛ پس بهتر است زودتر به کودکان و نوجوانان کمک کنید بفهمند چرا دزدی اشتباه است و ممکن است در صورت ادامه این کار با عواقب جدیتری روبهرو شوند. یک ناراحتی نادر روانی هم میتواند باعث برداشتن اشیا از فروشگاهها شود.
این اشیا ممکن است بیارزش باشند و فرد آنها را پس از دزدیدن دور بیندازد، ولی مشکل اینجاست که او نمیتواند در برابر وسوسه دزدی مقاومت کند. این اختلال، حتی در بزرگسالان نیز دیده میشود.
علت دزدی فرزندتان هرچه که باشد، افرادی هستند که میتوانند برای حل این مشکل به شما کمک کنند؛ مثلا مشاور مدرسه (به خصوص اگر کودکتان در مدرسه دزدی میکند)، روانشناس کودکان.
والدین نباید با سرزنش کردنهای مکرر کودک، او را دچار احساس گناه کنند. آنها همچنین نباید لقبها و برچسبهای ناروا به کودکشان بزنند. برخی از این روشها، شدیداً موجب کاهش عزتنفس کودک میشود. در عوض والدین میتوانند با رفتارهای خود به کودک نشان دهند که از کار او ناراحت شدهاند. آنها میتوانند برای او پیامدهای رفتار اشتباهش را توضیح دهند.