مشاوره تخصصی کودک و نوجوان و بهبود کیفیت زندگی

شما قطعاً و باید عاشق جسم و روح خودتان باشید.

مشاوره تخصصی کودک و نوجوان و بهبود کیفیت زندگی

شما قطعاً و باید عاشق جسم و روح خودتان باشید.

سلام خوش آمدید

۴ مطلب در آذر ۱۳۹۵ ثبت شده است

راههای ایجاد انگیزش در دانش آموزان و تأثیر آن در یادگیری

مقدمه :

موقعیت وشرایط محیط آموزشی از جمله عواملی است که با انگیزش دانش آموزان ارتباط نزدیک دارد. معلم مهمترین نقش را در آموزشگاه ایفا می کند و چگونگی عملکرد دانش آموز به رفتار معلم بستگی دارد. برای معلم انگیزش دانش آموز به این سبب که هم در حکم هدف و هم به منزله ی وسیله ی پیشرفت های بعدی در سایر زمینه های تربیتی است اهمیت زیادی دارد. معلمان می توانند از منابع و راههایی که انگیزش از طریق آنها افزایش می یابد استفاده کنند.

اگرچه در بیشتر کلاسهای درس می توانیم هم انگیزش بیرونی و هم انگیزش درونی را مشاهده کنیم, اما وجه غالب با انگیزش بیرونی است. البته نشانه های انگیزش درونی نیز در مدارس یافت می شود. دانش آموزان می توانند دارای انگیزه درونی باشند و معلمان هم­می باید درکنار انگیزش بیرونی به انگیزش درونی توجه کنند . لازم است تا میان این دو تعادل و توازنی ایجاد گردد و دانش آموزان بیاموزند که چگونه قادرند از انگیزش بیرونی به انگیزش درونی دست یابند .

بنابراین از آنجا که معلمان بایستی از راهبردهای انگیزش بیرونی و درونی آگاهی یافته و با ایجاد تعادل و توازن بین این دو نوع انگیزش زمینه ی بهبود کیفیت آموزشی را فراهم نمایند , معاونت آموزش وپرورش عمومی سازمان با اجرای طرح تلاش آفرین و ارائه راهکارهای اجرایی در نظر دارد در زمینه ی افزایش انگیزش در دانش آموزان برنامه های زیر را به اجرا در آورد به منظور آشنایی همکاران محترم با انواع انگیزش ابتدا به تعریف هر یک از آنها پرداخته و سپس توضیحات لازم در زمینه ی شیوه ی اجرایی طرح ها و راهکارها ارائه خواهد شد .

ـ تقویت انگیزه های درسی

   مهمترین عامل تعیین کننده علاقه مندی یا بی علاقگی دانش آموز نسبت به درسها و تکالیف مختلف یادگیری تجارب موفقیت آمیز یا شکست او در یادگیریهای درسهای مختلف است. یعنی اگر دانش آموز طی سالهای مدرسه همواره تجارب موفقیت آمیزی کسب کند به تدریج برعلاقه او نسبت به یادگیری دروس مختلف و کل محیط مدرسه افزوده می شود. و درنتیجه مفهوم مثبتی از خود دراو تشکیل می شود، اما اگر این تجارب غالباً با شکست توأم باشند، اندک اندک دریادگیرنده، بی علاقگی و بی میلی نسبت به دروس و مدرسه ایجاد می شود و سرانجام ممکن است به مفهومی منفی از خود و تواناییهای خود دراو بینجامد. بنابراین، بهترین راه جلوگیری از بی میلی و بی علاقگی در یادگیرنده و افزایش سطح علاقه و نگرش مثبت او نسبت به یادگیری و فعالیتهای مدرسه، فراهم کردن امکانات کسب توفیق در یادگیرنده است.

توجه به توضیحات بالا مشکل کمبود انگیزه یادگیری دانش آموزان یا کمبود علاقه آنان نسبت به یادگیری مطالب تازه، ناشی از شکستهای پی درپی آنان در درسهای مشابه درس جدید است. بنابراین بهترین راه رفع مشکل این است که کیفیت آموزش را بهبود بخشیم. این اقدامات سبب افزایش یادگیری و کسب موفقیت از سوی دانش آموز دردرسهای تازه خواهد شد. این کسب موفقیت باعث می شود که یادگیرنده، به تدریج به تصویری مثبت تر از تواناییهای خود نسبت به یادگیری دست یابد. اگر این جریان، درچندین واحد یادگیری ادامه یابد، از تصورات منفی دانش آموزان نسبت به تواناییهایش در رابطه با یادگیری مطالب کاسته می شود و به جای آن تصورات مثبت تری دراین مورد کسب خواهد کرد. که این خود علاقه و انگیزه یادگیری را در او افزایش می دهد، اما آنچه که گفته شد، بهترین روش ایجاد کردن علاقه در دانش آموزان نسبت به یادگیری موضوعهای درس است، علاوه بر این روش کلی شیوه ها و فنون دیگری وجود دارد که توجه به آنها سطح علاقه و انگیزش یادگیرندگان را بالا می برد، که در ذیل به آنها می پردازیم.

ـ جهت ایجاد انگیزه بیشتر در دانش آموزان از معلم انتظار می رود:

   قبل از آغاز درس دقیقاً به آنها بگوید که چه انتظاراتی ازآنان دارد، به عبارتی معلم باید قبل از آغاز درس کلیه هدفهای آموزشی، نوع رفتار و یا مهارتهائی را که از آنان می خواهد از پیش دراختیارشان قرار دهد تا دانش آموزان پیش زمینه ای مناسب داشته باشند.

- استفاده از اظهاراتی چون «خوب»، «عالی» و «مرحبا» پس از عملکرد درست دانش آموز در افزایش علاقه او بسیار مؤثر است، اما باید توجه داشت که مؤثرترین تشویق آن است که به رفتار و عملکرد درست دانش آموز وابسته باشد.

علاوه بر اظهارات شفاهی، سایر تشویقها از جمله، تشویقهای کتبی در ورقه امتحانی ودفترچه تکالیف دانش آموزان بر یادگیری آنان اثر مثبت دارد.

- از آنجا که نتایج آزمونها به صورت نمره هایی که به یادگیرندگان داده می شوند با پاداشهای اجتماعی چون تأیید معلم و والدین، ارتقاء به کلاس بالاتر، دریافت گواهینامه، امکان ورود به دانشگاه، کسب مشاغل و مواردی نظیر اینها وابسته اند، لذا نمره های معلمان دارای ارزش انگیزش زیادی هستند. بنابراین، معلم می تواند بااجرای امتحانهای مختلف و دادن نتایج حاصل به یادگیرندگان، سطح انگیزش و علاقه آنان را نسبت به یادگیری وکسب مهارتها و اطلاعات تازه افزایش دهد، اما همیشه ازاین تدابیر آموزشی باید به صورت مثبت استفاده کرد، نه به عنوان وسیله ای برای ترساندن و تنبیه کردن یادگیرندگان.

- ارائه مطالب درسی به صورت متوالی، از ساده به دشوار، موجب می شود که یادگیرندگان ابتدا در یادگیری مطالب ساده، به اندازه کافی موفقیت به دست آورند. این کسب موفقیت اولیه، انگیزش یادگیری را برای یادگیریهای بیشتر افزایش می دهد و بر آمادگی او می افزاید.

- ایجاد رقابت فردی بین دانش آموزان به کسب موفقیت در معدودی از آنان و شکست اکثریت کلاس می انجامد، بنابراین باید از آن پرهیز کرد.

- مشارکت دانش آموزان در فعالیت یادگیری یکی از عوامل مهم ایجاد علاقه و انگیزش است.                               

- بهترین تکالیف و فعالیتهای یادگیری ازلحاظ ایجاد انگیزش آنهایی هستند که نه خیلی ساده و نه خیلی دشوارند. به عبارتی بهترین تکالیف یادگیری آنهایی هستند که یادگیری در انجام آنها نیاز به قدری تلاش داشته باشد.

ـ نحوه تشویق و تنبیه

در ابتدا می پردازیم به تعریفی کلی از تشویق و تنبیه:

تشویق: 

عبارتست از ارائه یک محرک خوشایند به دنبال یک رفتار مطلوب، جهت افزایش دادن احتمال وقوع آن رفتار.  مثالی ساده در این رابطه: لبخند زدن معلم بعد از نوشتن کلمات صحیح توسط دانش آموز.

تنبیه:

عبارتست از ارائه یک محرک ناخوشایند به دنبال یک رفتار نامطلوب،جهت کاهش دادن احتمال وقوع آن رفتار. مثالی ساده در این رابطه: سیلی زدن معلم بعد از نوشتن کلمات اشتباه توسط دانش آموز.

تشویق همانطور که مشخص شد رفتارهای مطلوب از رفتارهای نامطلوب تفکیک می شوند و سعی معلم باید بر این باشد که رفتار مطلوب دانش آموزان را در آنها تقویت و نگهداری کند.

مهمترین عامل نگهداشت رفتار یاد گرفته شده، تقویت بلافاصله بعد از رفتار مطلوب است. اگر معلم پس ازسپری شدن مدتی از انجام رفتار، آن را تقویت کند، از اثر بخشی تقویت کاسته می شود و نتیجه مطلوب به دست نمی آید. از آنجا که تقویت کردن بلافاصله همه رفتارهای دانش آموزان درکلاس درس و محیط مدرسه اغلب ناممکن است، معلم می تواند برای رفع مشکل ناشی از تأخیر در تقویت از توضیحات کلامی استفاده کند. برای مثال معلم تصمیم می گیرد که برای تقویت رفتارهای مثبت تحصیلی و اجتماعی دانش آموزان آنان را در روز جمعه به گردش علمی ببرد. در این مثال، بین انجام رفتار و دریافت تقویت به طور طبیعی وقفه می افتد. معلم می تواند برای رفع مشکل تأخیر در تقویت، در پایان کار روزانه دانش آموزان، به آنان یادآور شود که «خوشبختانه همه شما با جدیتی که در درسهایتان به کار می برید و اخلاق و رفتار خوبی که از خود نشان می دهید خواهید توانست در برنامه گردش علمی روز جمعه شرکت کنید.»

تنبیه
تنبیه خشن ترین و نامطلوبترین روش تغییر رفتار است. هر چند که مشاهدات روزانه و شواهد تجربی نشان داده اند که تنبیه در کاهش دادن رفتار نامطلوب به طور موقت مؤثر است، اما باید توجه داشت که تنبیه باعث از بین رفتن رفتار تنبیه شده نمی شود و تنها تأثیری که دارد این است که رفتار نامطلوب را موقتاً پنهان می کند. به این صورت که رفتار تنبیه شده، پس از تنبیه، همچنان در مجموعه رفتار فرد باقی می ماند و تا زمانی که عامل تنبیه کننده حاضر و ناظر است مخفی باقی می ماند، ولی به مجرد این که عامل تنبیه کننده تضعیف شود و از میان برود آن رفتار مجدداً ظاهر می شود. برای مثال کودکی که به علت زدن حرف زشت از پدر کتک می خورد، می آموزد که در حضور او حرف زشت نزند، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که در غیاب پدر، مثلاً در حضور مادر یا افراد دیگر، این کار را انجام ندهد. بنابراین بزرگترین اشکال تنبیه این است که این روش رفتار نامطلوب را در فرد از بین نمی برد، بلکه آن را موقتاً پنهان می کند. این رفتار پس از ضعیف شدن عامل تنبیه کننده مجدداً ظاهر می شود.

مشکلات دیگر استفاده از تنبیه به طور خلاصه عبارتند از:

- نفرت تنبیه شونده از تنبیه کننده حتی اگر تنبیه شونده بداند که تنبیه به خیر و صلاح اوست.

- مسری بودن تنبیه، یعنی دانش آموزانی که شاهد تنبیه شدن دانش آموزان دیگر بوده اند، بعدها خود رفتار تنبیه شده را تقلید کرده اند.

اما روشهای ملایم تری هم جهت کاهش رفتار نامطلوب استفاده می شود که در ذیل به آنها می­پردازیم:
- یکی از روشهای کاهش رفتار نامطلوب بی توجهی نسبت به رفتار دانش آموز است. برای مثال معملی که متوجه     می شود توجه بیش از حد او منجر به لوس شدن دانش آموز شده، توجه خود را از او منحرف کرده و بدین طریق رفتار نامطلوب را در او خاموش می کند.

- روش دیگر محروم کردن از تقویت است، یعنی فردی که رفتار نامطلوبی انجام داده برای مدتی از دریافت تقویت محروم کنیم. مثلاً: معلم ورزشی که یکی از بازیکنان را به سبب انجام عمل خلاف مقررات بازی در زمین بازی اخراج می کند و مانع بازی او می شود، اما باید توجه داشت که محروم کردن در صورتی موفقیت آمیز خواهد بود که فرد را از محلی که دوست دارد در آنجا بماند به محلی که دوست ندارد به آنجا برود بفرستیم.

- جریمه کردن روش دیگری برای کاهش رفتار نامطلوب است. روش جریمه کردن یعنی کم کردن مقداری از تقویت کننده هایی که فرد قبلاً به دست آورده، به علت رفتار نامطلوبی که انجام داده است. برای مثال: کم کردن از نمرات امتحانی دانش آموزان در نتیجه کارهای بدی که انجام داده اند، اما نکته حائز اهمیت این است که جریمه نباید خیلی سنگین باشد.

- و اما روش جبران کردن، یعنی وقتی که فرد مرتکب عمل خلافی شد از او می خواهد تا برای جبران عمل خلاف خود به اصلاح آن بپردازد. برای مثال: معلم دانش آموزی را که خرده کاغذ وخرده تراش مداد در کف کلاس ریخته است را وادار می کند تا علاوه بر جمع کردن آنها تمام کف کلاس را جارو بکشد.

راه کارهای ایجاد انگیزه در دانش آموزان و تاثیر آن در پیشرفت تحصیلی

1-طرح مطالب درسی به صورت پرسش های جالب : مطلب یا موضوعی را که می خواهیم کودک و نوجوان یادبگیرد ، به صورت پرسش یا پرسش هایی روشن و جالب که آنها را به فعالیت ذهنی و پویندگی ترغیب نماید ، مطرح کنیم . باید تلاش نمود تا در دانش آموزان احساس نیاز به وجود آید .

2-دانش آموزان در اثر شکست در درسی نسبت به آن نگرش منفی پیدا می کنند باید به آنها کمک کرد تا با کسب موفقیت در درس جدید ، به تصویری مثبت از توانایی خود دست یابند زیرا یادگیری همراه با موفقیت به ایجاد انگیزه منجر می شود . 

3-تجربه و تماس مستقیم با مطالب درسی : سعی نمایید تا دانش آموزان آنچه را که می خواهند یادبگیرند با آن تماس پیدا نموده و تجربه مستقیم و عملی داشته باشند .

4-اهداف آموزشی مورد انتظار از دانش آموزان را در آغاز درس برای آنها بازگو نمایید . اهداف باید روشن و متناسب با توانایی دانش آموزان باشد .

5-اجرای نقش : بهتر است در زمینه برخی از موضوعات ازجمله تاریخ ، ادبیات ، دینی و … دانش آموزان را تشویق نماییم تا موضوع مورد نظر را به صورت نمایش در آورند . اجرای نمایش در تفهیم مسائل تربیتی و اخلاقی بسیار مفید و مؤثر می باشد .

6-در شرایط مقتضی و مناسب از تشویق های کلامی استفاده کنید . مثلا“‌ خوب ، آفرین ، مرحبا و …

7-باید شرایطی فراهم شود تا دانش آموز موفقیت خود را احساس کند زیرا هیچ چیز همانند خود موفقیت به موفقیت کمک نمی کند .

8-تکالیف ارائه شده نه باید بسیار مشکل باشد و نه ساده ، از ارائه تکالیف یکنواخت باید پرهیز کرد و به عبارتی تکالیف باید خاصیت برانگیختگی داشته باشند .

9-مشخص کردن نحوه انجام کار برای یادگیرنده : کاری را که دانش آموز قرار است انجام دهد باید دقیقا“ مشخص شود .

10-تبادل نظر با دانش آموزان در باره مشکلات درسی و شرکت دادن آنها در طرح نقشه های کار و فعالیت

11-استفاده از نمرات و آزمون ها برای ایجاد انگیزه در دانش آموزان

12-علاقه مندی یاددهنده به موضوع : دربسیاری از مواقع مشاهده می کنیم که بی علاقه بودن یادگیرندگان به موضوعی خاص ناشی از علاقه مند نبودن والدین و مربیان آنهاست . معلمی که در زنگ انشاء ، ورقه های ریاضی را تصحیح می کند یا در ساعت ورزش به بافندگی مشغول می شود ، عملا“ به یادگیرندگان می گوید که برای این فعالیت ارزش قائل نیست .

13-مطالب آموزشی را باید از ساده به دشوار ارائه کرد . می توان با فعال سازی دانش آموز به هنگام تدریس در او ایجاد انگیزه نمود .

14-به وضع جسمانی دانش آموزان و وضع ظاهری کلاس باید توجه نمود . کلاس درس را باید از نظر ظاهری و روانی تبدیل به محیطی امن و آرام نمود .

15-از مقایسه نمودن دانش آموزان با یکدیگر خودداری نمایید .

16-قدردانی از کار دانش آموز او را به کوشش و تلاش بیشتر و دلبستگی به درس وادار خواهد نمود .

17-برقراری ارتباط بین مطالب درسی با واقعیات زندگی در ایجاد انگیزه مؤثر می باشد .

18-بلافاصله دانش آموز را از میزان پیشرفت در کارش مطلع نمایید . آگاهی از نتیجه کار در هر مرحله از آموزش ، دانش آموز را از عملکرد خود آگاه نموده و باعث می شود تا به تقویت نقاط مثبت و اصلاح نقاط ضعف و منفی خود بپردازد .

19-استفاده از علائق یادگیرنده : مربیان و والدین می‌توانند با شناسایی علائق دانش آموز از آن استفاده مطلوب نمایند .

20-مقابله با بازدارنده های عاطفی و هیجانی که موجب دلسردی و کاهش علاقه دانش آموز به درس و تحصیل می شود . مثلا“ معلمی ممکن است از دانش آموز توقع زیاد داشته باشد و یا پس از ورود به کلاس به هیچ دانش آموزی اجازه ورود ندهد و یا تکالیف سنگین تعیین کند ، زیاد درس بدهد ، سخت نمره دهد و گاهی تبعیض روا دارد .

21-انگیزش از راه سرمشق گیری : معلم در این شیوه از شخصیتی خاص تمجید و تجلیل نموده و او را یک نمونه و سرمشق ارزشمند و قابل احترام معرفی می کند و دانش آموزان نیز از طریق همانند سازی با آن به درس و مدرسه علاقه مند می شوند .

22-تحریک حس کنجکاوی دانش آموزان

23-آموزش برنامه ریزی به دانش اموزان از طریق رفتار و گفتار و کردار خود در کلاس درس و ارائه نظرات مشورتی به آنها درتهیه برنامه       

24-در آمیختن درس با تفریح و بازی دانش اموزان را به یادگیری بیشتر علاقه مند می سازد .

آموزش انگیزه

الشوار و دیگران شش گام عمده برای آموزش اانگیزش پیشرفت را ارائه کردند این گام ها که به ترتیب مورد توجه قرار خواهند گرفت از این قرارند:

1- توجه خود را به آنچه که اینجا و اکنون رخ می دهد متمرکز کنید.

2- تجربه یکپارچه و عمیق از افکار، اعمال و احساسات را فراهم کنید.

3-  به شخص یاری دهید تا از تجربه خود با کوشش در پنداشتن آنچه که رخ داده است سر در بیاورد.

4- تجربه یاد شده را به ارزشها، اهداف ، رفتارها و ارتباطات شخص با دیگران اتباط دهید.

5- به وسیله تمرین و تفکر ، عمل واحساسات تازه را تثبیت کنید.

6- تغییرات به دست آمده را درونی سازید.

همچنین شواهدی دال بر ارتباط انگیزه تحصیلی با کارکرد مدرسه وجود داردکه به صورت کلی وضمنی بر رفتار دانش آموزان تاثیر دارد.البته بعضی از مدارس گامی فراتر رفته و به آموزش و تعلیم انگیزش پرداخته اند که نتایج بدست آمده از مدارس مختلف بسیار پیچیده و گاهاً متعارض می باشند.بعضی از این آموزشها به صورت دوره های کوتاه مدت ارائه شده است که ازآن جمله شیوة بیان از راه وانمود سازیدر بازی، واکاوی مورد نگاریها،( سخنرانی مردان موفق)، «آموزش روانی را می توان نام برد.

مدارس می توانند براساس شایستگی تحصیلی دانش آموزان یک برنامه ی آموزشی که باعث ایجاد انگیزش تحصیلی می شود رادرمورد نظر داشته باشند که خصوصیات آن عبارتست از:

1- تمرکز بر آموزش مستقیم مهارتها و راهبردها و روش هایی که بعداً دانش آموز در یادگیریها، حل مسائل و ایجاد محصول از آنها استفاده کند.

2-  فراهم کردن تکالیفی با دشواری متوسط که دانش آموز مهارتها، روشها و راهبردهای خود را تمرین می کند.

3-  اجازه دادن  به دانش آموزان به منظور گزینش اطلاعات از طریق انجام تکالیف خود

4-  فراهم کردن حمایت های آموزشی (الگوسازی، ایجاد اهداف فرعی،تقسیم تکالیف) همزمان با کار دانش آموزان بر روی تکالیفی با دشواری متوسط.

5-  تشویق دانش آموزان به منظور حمایت از یکدیگر همزمان با کار روی تکلیفی با دشواری متوسط

6-  تشویق دانش آموزان به بیان نظایر خود از محتوای دروس.

7-  اجازه دادن به دانش آموزان که بر تکالیف خود کنترل بیشتری داشته باشد همزمان با افزایش شایستگی در تکالیف که انجام می دهد.

8-  کاهش امتحاناتی که مبتنی بر روشهای سنتی است جهت ارزشیابی دانش آموزان.

9- ارزشیابی دانش آموزان به صورتی که تشخیص داده شود که آیا آنان می توانند روشها،راهبردهاو مهارت هایی که در درس آموخته شده اند را نشان دهند یا نه همزمان با انجام تکالیف.

تعاریف:

1-انگیزش بیرونی :

در انگیزش بیرونی یک عامل خارجی فرد را به انجام کاری خاص بر می انگیزد برای مثال کودکی اتاقش را تمیز می کند تا والدینش او را به سینما ببرند و یا دانش آموزی تکالیفش را به خوبی انجام می دهد تا اجازه داشته باشد در بازی فوتبال شرکت کند , یا برچسب رنگی یا نمره های خوب دریافت کند . اگر چه در این موارد با انجام خوب کار مواجهیم اما هیچ یک از این دو کودک , تکلیف را به خاطر خود آن کار انجام نداده اند بلکه تلاش برای دستیابی به چیزی دیگر است . (جابجایی هدف)

از آنجا که این انگیزش در بهبود کیفیت آموزش موثر می باشد در ادامه به طرح تلاش آفرین که همسو و همگام با این نوع انگیزش می باشد پرداخته خواهد شد که لازم است ضمن مطالعه دقیق نسبت به اجرای آن اقدامات لازم صورت گیرد. شایان ذکر است طرح تلاش آفرین در دوره راهنمایی تحصیلی از سال 1379 در مدارس استان اجرا گردید که بیشتر سمت و سوی توجه آن به انگیزش بیرونی بوده است. لذا انتظار می رود با عنایت به اینکه هدف اصلی افزایش انگیزش درونی در دانش آموزان است به راهکارهای عملی انگیزش درونی نیز توجه شود .

2- انگیزش درونی :

انگیزش درونی عبارت از یک حالت روان شناسی متغیر است و هیچ دانش آموزی همواره نسبت به مناسبتی خاص از انگیزش درونی ثابتی برخوردار نیست می توان با تفسیر شرایط , ادراک کفایت و خود مختاری دانش آموز را نسبت به خود تغییر داد همه دانش آموزان در دوران تحصیل خویش انگیزش درونی را تجربه می کنند.

هنگامی که انسان با انگیزش درونی کاری را به انجام می رساند صرفاً آن را برای خود آن می خواهد و نتیجه ی جداگانه ای را نمی طلبد و حتی اگر از کار خود هیچ نتیجه ی مطلوبی هم نگیرد بازهم از این که آن را انجام داده است احساس پشیمانی نمی کند در مورد چنین کسی هرگز به تشویق نیاز نیست این افراد در ضمن پرداختن به فعالیت خود از دیگر امور غافل می شوند و فقط به کار خود توجه دارند نظریه پردازان چنین حالتی را « در جریان بودن » نامیده اند یعنی فرد آنچنان با دقت معطوف به فعالیت خویش است که عاملهای طبیعی بر وی هیچ تاثیری ندارد . با توجه به مطالب ارائه شده در زمینه ی انگیزش درونی در این شیوه نامه به برخی از اصول و فنون ایجاد انگیزش درونی در فراگیران اشاره خواهد شد تا از طریق اجرای آنها بتوان به بهبود کیفی آموزش کمک نمود در همین رابطه تجارب ارزنده همکاران محترم می تواند در تنوع و کیفیت طرح مورد استفاده قرار گیرد .

الف- اصول و فنون ایجاد انگیزش درونی در دانش آموزان :

1- فراگیران برای یادگیری مطالب معنی دار , بهتر بر انگیخته می شوند .

اگر مطلب جدید با ارزشها و علایق فراگیران همخوانی داشته باشد , با تجارب قبلی او مرتبط باشد و کاربرد آتی برای فراگیرنده تشریح شده باشد یادگیری از نوع معنادار خواهد بود اینگونه یادگیری فراگیرنده را به فعالیت اکتشافی و اندیشیدن برمی انگیزاند .

2- فراگیرندگان برای یادگیری مطالبی که تمام پیش نیازهای آن را کسب کرده باشند بهتر برانگیخته می شوند . اگر فراگیرنده پیش نیازهای لازم برای مجموعه ای از هدفهای آموزشی را بداند , آماده خواهد بود که آموزش معنی دار را دریافت کند و برای درک رابطه آنچه که دارد و آنچه که قرار است کسب کند شایسته تر خواهد بود .

3- فراگیران برای یادگیری مطالبی که ساده صریح و روشن باشد بهتر برانگیخته می شوند یک مطلب در صورتی برای فراگیران ساده , صریح و روشن است که

الف) پیش از تدریس مطلب , هدفهای درس برای آنان مطرح شود .

ب) از رسانه های مختلف آموزشی برای تفهیم مطلب استفاده شود .

4- فراگیرندگان برای یادگیری مطالبی که به شیوه ی نو ارائه گردد , بهتر برانگیخته می شوند

استفاده از انواع ارزشیابی , گنجاندن فعالیتهای تازه و مختلف در لابه لای مطالب درسی , استفاده از شیوه های مختلف تدریس و بهره گیری از رسانه های مختلف آموزشی در این رابطه موثر می باشد .

5- فراگیران برای یادگیری مطالبی که خود در آن شرکت فعال دارند , بهتر برانگیخته می شوند برای برانگیختن فراگیران می توان از روشهایی چون بحث گروهی , بازیهای آموزشی , تحقیق , گزارشهای انفرادی و گروهی , گزارش مطالب درسی مانند درس تاریخ به صورت نمایش زنده و تدبیر دیگری که فراگیرنده را در فعالیت یادگیری شرکت دهد , استفاده کرد .

6- فراگیران برای یادگیری مطالبی که شرایط آموزشی خوشایند داشته باشند بهتر برانگیخته می شوند. برای فراهم کردن شرایط خوشایند می توان :

الف- تکالیفی را طی آموزش برای آنان در نظر گرفت که برای کسب موفقیت در آن تلاش کنند و در نهایت به آن دست یابند .

ب – در زمینه ی تکالیف داده شده بلافاصله به آنان بازخورد داده شود .

ج- به سعی و تلاش فراگیران پاداش داده شود .

7- کلاس را به محیط حمایت کننده تبدیل کنید .

پذیرش هر دانش آموز همچون فردی بی نظیر و تحسین صادقانه ی او در برابر تلاشهای -خوبی که انجام می دهد در کسب احترام به نفس او نقشی تسهیل کننده دارد .

8- برای یادگیری موفقیت آمیز فرصتهای لازم را فراهم آورید .

پیشرفت فرد در انجام دادن کارها منبع مهم کسب موفقیت برای اوست . بازخورد اطلاع از نتایج در ایجاد انگیزه در دانش آموز برای استمرار یادگیری و تشخیص میزان یادگیری خود نقش مهمی دارد .

9- دانش آموزان را در تصمیم گیری شرکت دهید

10- آنچه را که از فراگیران به عنوان هدف آموزشی انتظار دارید در آغاز درس دقیقاً به آنها بگویید .

11- در شرایط مقتضی از تشویق های کلامی استفاده کنید . استفاده از کلماتی مانند «خوب » , «عالی » و «مرحبا» پس از عملکرد درست دانش آموز از تدابیر موثر انگیزشی است .

12- مطالب آموزشی را از ساده به دشوار ارائه دهید .

ارائه مطالب درسی به صورت متوالی , از ساده به دشوار موجب می شود که یادگیرندگان ابتدا در یادگیری مطالب ساده به اندازه ی کافی موفقیت بدست آورند این کسب موفقیت اولیه , انگیزش یادگیرنده را برای یادگیریهای بعدی افزایش می دهد و بر آمادگی او می افزاید .

13- از ایجاد رقابت و هم چشمی در میان دانش آموزان جلوگیری کنید .

14- هنگام آموزش مطالب تازه از مثالهای آشنا استفاده کنید و هنگام کاربرد مطالب آموخته شده از موفقیتهای تازه استفاده نمائید .

15- از روشهای مختلف آموزشی در تدریس استفاده کنید .

پژوهش های متعدد نشان داده اند که یکی از بهترین راههای ایجاد انگیزه در یادگیرندگان شرکت دادن آنها در فعالیتهای کلاسی است .

16- به دانش آموزان مسائل و تکالیفی بدهید که نه خیلی ساده و نه خیلی دشوار باشد .

17- تا آنجا که ممکن است مطالب درسی را به صورت معنی دار ودر ارتباط با موفقیتهای واقعی زندگی ارائه دهید و در حد امکان در انجام فعالیتهای آموزشی به یادگیرندگان آزادی عمل بدهید

18- درس را با ارائه ی دلیل و برای برانگیختن دانش آموزان آغاز کنید .

سعی کنید به دانش آموزان بگویید که موضوع یا تکلیف درسی برای چه چیزی خوب است , چگونه این موضوع یا تکلیف درسی آنها را برای انجام دادن سایر کارها آماده می کند و چرا مهم و جالب است .

19- بگذارید دانش آموزان آنچه را قبلاً فرا گرفته اند به کار گیرند .

20- زمانی که دانش آموزان خود را توانمند و تکالیف درسی را در کنترل خود بدانند , انگیزش درونی تحصیلی در آنها بیشتر می شود .

معلمانی که وظیفه تعلیم و تربیت را به عهده دارند برای آنکه بتوانند وظیفه خود را بهتر انجام دهند و رغبت یادگیری بیشتری در شاگردان به وجود آورند باید بدانند که چگونه می توانند در اجرای این منظور از عامل انگیزش بهره گیرند. البته برای ایجاد انگیزه های تحصیلی عوامل گوناگونی وجود دارند که مهم ترین و کارسازترین آنها را به اختصار بیان می­کنیم.

 1- تشویق زبانی

گاهی تشویق لفظی معلم مانند «احسنت، آفرین، بسیار خوب» از هر شیوه انگیزشی دیگر موثرتر است.  تشویق های زبانی در شاگردان خردسال  تاثیر بیشتری دارد. بدین جهت معلمان بایداز به کار بردن الفاظ درشت، برخورد کننده و رکیک خودداری کنند و به گفته سعدی زمزمه محبت ساز کنند و محیط امن و رضا به وجود آورند.
 2- کاربرد آزمون و نمره­بعضی از معلمان بی آنکه به یادگیری و درک مطلب از سوی شاگردان توجهی داشته باشند، پی در پی درس می دهند و درباره درس های گذشته هیچ گونه پرسشی نمی کنند. روان شناسان معتقدند که با این روش انگیزه های لا زم در شاگردان پدید نمیآید. اما اگر معلم بتواند هر دو هفته یک بار از درس های داده شده امتحان کند و نمره های آنها را به نحوی در آزمون های پایانی دخالت دهد انگیزه شاگردان را برای پیشرفت تحصیلی بیشتر و دریافت نمره های بهتر افزایش می دهد. اما معلم نباید نمره و امتحان را وسیله تهدید قرار دهد و پیوسته به شاگردان یادآور شود: «جوجه را آخر پاییز می شمرند یا در امتحان خواهیم دید!»

این گونه تهدیدها در تمرکز و حواس شاگردان اختلا ل به وجود می آورد و آنان را بیشتر به فکر تقلب می اندازد تا آموختن درس.

3- انگیزه حس کنجکاوی یکی دیگر از راه های ایجاد انگیزش تحریک حس کنجکاوی شاگردان است. اگر معلم بتواند ضمن درس مسائل مربوطی را مطرح کند  یا طرح هایی را ارائه دهد که نیاز به دانش و بینش  داشته باشد آن چنان که شاگردان را برای یافتن پاسخ به تلا ش و کوشش فکری وا دارد این امر بی شک آنان را به دانستن و آموختن بیشتر علا قه مند می سازد، زیرا یکی از ویژگی های هر انسان سالم و امیدوار به زندگی، یافتن پاسخ های درست برای مسائل و معماهایی است که در برابر او قرار می گیرند.

4- اهمیت شبیه سازی و بازی وقتی درس با تفریح و بازی همراه باشد شاگردان به آموختن آن علا قه بیشتری پیدا می کنند. بازی ها وشبیه سازی ها از آن جهت دارای اثر انگیزشی هستندکه هم اطلا عات یادگیرندگان را با واقعیت های محیط افزایش می دهند و هم تصویرهای روشنی از زندگی واقعی عرضه می کنند و شاگردان را به طور مستقیم با جریان ها و مسائل یادگیری روبه رو می سازند. به تجربه ثابت شده است که وقتی یادگیرندگان  مطالب درسی را در ارتباط با مسائل و پیشرفت های زندگی ببینند و آنها را سودمند تشخیص دهند به آموختن آنهادلبستگی بیشتری پیدا می کنند.
 5- علا قه معلم به درس علا قه امری مسری است. وقتی شاگردان ببینند که معلم خود تا چه حد به موضوع درس و پیشرفت در آن اهمیت می دهد، همین امر سبب می شود که شاگردان نیز درس را جدی بگیرندو برای آموختن و تسلط در آن کوشش بیشتری به کار برند، اما اگر ملا حظه کنند که معلم به درس چندان علا قه و توجهی ندارد یا از روی خستگی و بی میلی به تدریس می پردازد و شاگردانی که درس را آموخته یا نیاموخته اند در نظر او یکسانند آنها نیز نسبت به درس بی اعتنا می شوند. البته پیشرفت های تحصیلی در چنین وضعی بسیار کند و ناچیز خواهد بود.
 6- کلا س درس دل انگیز کلا سی که از نظر وسعت، آسایش و نور و تهویه خوب و متناسب باشد بیشتر رغبت شاگردان را برای  حضور مرتب در کلا س بر می انگیزد. به ویژه اگر از نظر روانی هم از شرایط لا زم برخوردار باشد. همچنین معلم و سرپرستان مدرسه باید مراقب  امنیت بدنی و روانی شاگردان باشند. بدین معنا که اجازه ندهند شاگردان زورگو و زیر دست آزار امنیت روانی شاگردان ضعیف تر را دچار  مخاطره سازند. به علا وه کلا س هر درس باید در حد امکان دارای تجهیزات مورد نیاز باشد. برای نمونه، در کلا س معلم جغرافیا باید افزون بر نقشه جهان نما نقشه کشوری که درس آن داده می شود وجود داشته باشد.

7-تاثیرمسابقه: مسابقه نیز یکی دیگر از انگیزه های  آموزشی به شمار میآید. وقتی معلم می خواهد بداند کدام یک از شاگردان او در درس معینی بهترین است میان شاگردان مسابقه برقرار می کند. البته باید توجه داشت همان گونه که در وزنه برداری هموزن ها با هم مسابقه می دهند، در موضوع های علمی نیز نمی توان شاگردان کم هوش را با پر هوش به مسابقه وا داشت. مسابقه های ناهمگون نه تنها انگیزه یادگیری پدید نمی آورند، بلکه شاگردان کم استعداد را از درس و مدرسه سرخورده و ناامید می سازند.

روان شناسان معتقدند که اگر بنا باشد میان شاگردان مسابقه ای انجام شود باید شاگردان هم استعداد را به مسابقه وا داشت، ولی بهترین مسابقه آن است که هر شاگرد را با خودش مسابقه بدهند، یعنی بکوشند پیشرفت های درسی او هر هفته به تر از هفته قبل باشد.

8- دریافت جایزه گروهی از شاگردان برای در یافت جایزه به کار و پیشرفت های تحصیلی علا قه نشان می دهند. اگر به شاگردی که در کارش پیشرفت کرده است جایزه بدهیم شاگردان دیگر را به طور غیر مستقیم به کارشان دلبسته کرده ایم شاگردان هر چه بیشتر به دریافت جایزه علا قه  داشته باشند کوشش زیادتری برای اصلاح و پیشرفت تحصیلی به خرج می دهند. جایزه، گرچه داعیه موثری برای کار و فعالیت است، اما باید جانب احتیاط را رعایت کرد. پدر و مادر یا معلمی که برای کار کودکان پیوسته به جایزه متوسل می شوند در واقع به آنان رشوه می دهند. در اینجا خطری که ممکن است پیش بیاید این است که کودکان عادت کنند هر وقت جایزه ای در کار باشد باید به فعالیت بپردازند و آنگاه که جایزه ای وجود ندارد سستی و تنبلی پیشه کنند. به این جهت، شایسته است که مشوق ها و داعیه های دیگری را به کار برند.

9- پرهیز از تبعیض یکی از عواملی که موجب دلسردی و بی علاقگی در امر تحصیل می شود، تبعیضی است که معلم نسبت به شاگردان مختلف روا می دارد. وقتی شاگردان ببینند که معلم با آنان رفتاری یکسان ندارد و بعضی را بر بعضی دیگر ترجیح می دهد نسبت به او سو»ظن پیدا می کنند و در نتیجه به درس او نیز بی علاقه می شوند. 
معلم ورزیده و کاردان هرگز این احساس را در شاگردان خود به وجود نمی آورد که او فرزندان طبقه های اجتماعی بالا را برتر از فرزندان طبقه های پایین می داند، بلکه می کوشد نشان دهد که در کلاس برای او فرزندان سرمایه داران، دولتمردان و کارگران یکسانند. فقط کسانی که در نزد او گرامی ترند که وظیفه شناس ترند و مسوول ترند و در نتیجه از امتیاز و احترام بیشتر برخوردار می شوند.

10- ایجاد نگرانی تشویش یا نگرانی نیز در مواردی فرد را وادار به کار و فعالیت می کند. اگر شاگرد از نمره بد یا مردود شدن در امتحان پایانی بیمی به خود راه ندهد و به درس خواندن و یادگیری نمی پردازد اما نگرانی بیش از حد هم موجب اختلال در تمرکز اندیشه و حواس می شود و شاگرد را از پیشرفت های تحصیلی باز می دارد و در نتیجه او را از درس و مدرسه بیزار می کند. بنابراین، نگرانی و دلواپسی اگر بدان حد و میزانی برسد که شاگرد را به کار و کوشش وادار کند انگیزه ای ارزنده و سودمند است، اما اگر سبب اضطراب خاطر و اختلال فکر گردد معلم باید در تسکین آن بکوشد و به راه های مختلف شاگردان را از نگرانی امتحان و نمره به در آورد.

11- تغییر به عنوان پیشرفت اگر شاگرد اعتقاد پیدا کند که تغییر و تحول نشانه پیشرفت و تکامل است، آن وقت می کوشد که خود را از حالت ایستایی و توقف در جهالت و نادانی خارج سازد و با آموختن مطالب و راه و روش های جدید خود را با دگرگونی های محیط سازگار نماید. اگر نتوان چنین فکری را در ذهن شاگرد به وجود آورد نمی توان از او انتظار داشت که برای تغییر و یادگیری و بهبود وضع خود کوشش پیگیر به کار برد، اما گاهی می توان با توسل به آیه ها و حدیث های دینی و اشاره به خواست و اراده خداوند به تحقق چنین هدفی دست یافت، چنانکه آیه شریفه «اگر مردم برای تغییر وضع خود کوشش نکند خداوند به تحول و اصلا ح کار آنان یاری نخواهد کرد» سوره رعد آیه 11 انگیزه بسیار موثری برای به کار و گوشش واداشتن شاگردان خداشناسی خواهد بود.

12- ارتباط درس با زندگی معلم در همان جلسه نخست باید به بیان اهمیت و اعتبار درس خود بپردازد و فرا گرفتن درس را به پیشرفت و حل مسائل زندگی ارتباط دهد. برای مثال، درس حساب و ریاضی را، نه تنها یک دانش مهم به شمار آورد، بلکه دانستن آنها را، هم در مسائل روزانه زندگی و هم در محاسبه های علمی و یاری به پیشرفت در علوم دیگر، یادآور شود.

 

نتیجه گیری :

معلمان انگیزش را عامل مهمی در یادگیری می دانند و از این رو می خواهند دانش آموزانی با انگیزه داشته باشند.و دانش آموزان نیز خواهان موفقیت و کسب پیروزی هستند در این خصوص معلم می تواند به دانش آموز کمک کند.

راهبرد هایی برای ارضای نیازهای یادگیری فرد

1-  تشخیص نیازها، علایق و اهداف منحصر به فرد دانش آموزان.

2- کمک به دانش آموزان برای تعریف اهداف فردی خود و آنچه که به اهداف یادگیری آنها مربوط می شود.

3-  مرتبط کردن اهداف کلی یادگیری با علایق و اهداف منحصر به فرد دانش آموزان.

4-  سازماندهی اهداف و فعالیت های یادگیری به منظور تشویق دانش آموزان به موفقیت های فردی.

5-  استفاده از سر مشق برای آگاه کردن دانش آموزان از ا رزش و منافع حاصل از مهارتهای خاص.

      مفاهیم ایجاد انگیزه در دانش آموزان

 

فهرست منابع :

-اسپادرینگ . چریل ، انگیزش در کلاس درس ، ترجمه : اسماعیل بیابانگرد و محمدرضا نائینیان

-بلوم .س ، ویژگی های آدمی و یادگیری آموزشگاهی ، ترجمه : علی اکبر سیف

-بیابانگرد.اسماعیل ، راهنمایی والدین و معلمان در تربیت و آموزش کودکان

-شهرآرای . مهرناز ، روان شناسی یادگیری کودک و نوجوان

-قشلاقی . محمد ، روان شناسی یادگیری

- فرجی ذبیح الله ، انگیزش و هیجان

-  ریچارد سی، تیوان، باردی، اسمیت، انگیزش؛ترجمه ملک عبداللهی

-  ساموئل، بال، انگیزش در کلاس

-  ال،اسپالدینگ،انگیزش در کلاس درس، ترجمه حسین یعقوبی، ایرج خوش خلق

- باربارا، مک کومیز، جیمز، پاپ، پرورش انگیزه، ترجمه دکتر صغری ابراهیم قوام

- ویلیام دبایوپرکسی، خودپنداری و موفقیت تحصیلی، ترجمه دکتر سید محمد میرکمالی

-  اتکینسون و هیگارد، زمینه های روانشناسی، ترجمه محمدتقی براهینی

- مجله روان شناسی، فصلنامه انجمن ایران و روان شناس، سال هفتم /شماره 1

  • صالح خوش نفس

نکاتی در جهت افزایش اعتماد به نفس


1. از خودتان بپرسید: بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد چیست؟

ترسیدن از اتفاقاتی که ممکن است بیفتد خیلی راحت است. وقتی واقعاً از خودتان بپرسید بدترین چیزی که ممکن است رخ دهد چیست، تصویری روشن از موقعیت پیدا می‌کنید، کمی از ترستان از بین می‌رود و می‌فهمید که نتایج احتمالی آن به آن اندازه که اول تصور می‌کردید ترسناک نیستند. با اینکار عواقب احتمالی را برای خودتان تعریف می‌کنید و همچنین متوجه می‌شوید که هر اتفاقی که بیفتد می‌توانید آن را مدیریت کرده و از آن سربلند بیرون بیایید.

2. موسیقی نشاط ‌بخش گوش دهید.

قبل از اینکه شب در مهمانی شرکت کنید، یا قبل از یک امتحان یا جلسه مهم، قبل از هر چیزی که ممکن است اعتمادبه‌نفستان را کمی سست کند، می‌توانید از موسیقی بعنوان انگیزه برای تقویت روحیه استفاده کنید.

3. یک چیز جدید امتحان کنید.

وقتی پا را از منطقه آرامشتان بیرون می‌گذارید و چیزی را امتحان می‌کنید که قبلاً نکرده بودید، نه تنها خودتان را وارد یک چالش می‌کنید بلکه محدوده‌های خود و اعتمادتان به توانایی‌های خود را گسترش می‌دهید. با امتحان کردن یک چیز تازه می‌توانید از ترس‌هایتان کم کنید و زندگی با موانع و محدودیت‌های کمتر داشته باشید.

4. برای انجام یک کار جدید نقشه بکشید و بعد آن را دنبال کنید.

این یکی از مهمترین و موثرترین راه‌های ایجاد اعتمادبه‌نفس دائم است. وقتی تصمیم می‌گیرید کاری انجام دهید و از آن عقب نمی‌کشید و آن را پیش می‌برید، خودتان به خودتان ثابت می‌کنید و اینجاست که اعتمادبه‌نفستان بالا می‌رود.

5. از مدیتیشن استفاده کنید.

مدیتیشن راهی عالی برای از بین بردن افکار منفی و دست یافتن به افکار مثبت است.

6. ورزش کنید.

این مورد اثری عمیق بر اعتمادبه‌نفس دارد. ورزش منظم و همیشگی سطح انرژی شما را بالا می‌برد و موادشیمیایی مختلفی تولید می‌کند—مثل تستوسترون و اندورفین—که حالت مثبت‌تری به شما می‌دهد. به نظر می‌رسد ورزش به طور اتوماتیک‌وار اعتمادبه‌نفس افراد را بالا می‌برد و رویکرد شما را نسبت به زندگی تغییر می‌دهد. علاوه بر آن فرم و شکل بهتری به اندام شما می‌دهد که راهی عالی برای بالا بردن اعتمادبه‌نفس است.

7. با یک ترس روبه‌رو شوید.

این مورد اصلاً آسان نیست. اما پاداش خیلی خوبی به همراه دارد. اگر با یک ترس روبه‌رو شوید، اعتمادبه‌نفستان 10 قدم بالاتر می‌رود. و هربار که با یک ترس روبه‌رو می‌شوید آرام ‌آرام متوجه می‌شوید که ضرب ‌المثل قدیمی "از هیچ چیز به اندازه ترس نباید ترسید" فقط یک کلیشه توخالی است.

8. چیزی نو خلق کنید.

همه انسان‌ها خلاق هستند. اما پس کودکی و نوجوانی این مسئله گاهی فراموش می‌شود. کشف دوباره خلاقیت‌هایتان راهی عالی برای بالا بردن اعتمادبه‌نفستان است. خلق یک چیز جدید راهی عالی است اما همیشه هم آسان نیست. اما وقتی کارتان تمام شد نه تنها احساسی عالی نسبت به خودتان پیدا می‌کنید، بلکه بعضی ‌اوقات قسمت‌های جدیدی از خودتان که قبلاً می‌شناختید را دوباره کشف می‌کنید. خلاق بودن راهی عالی برای شناختن خودتان و توانایی‌های پنهانتان است.

9. تا زمانیکه اعتمادبه‌نفس پیدا نکرده‌اید وانمود کنید که دارید.

یک راه برای بیرون آمدن از محدودیت‌هایی که برای خودتان درست کردید این است که یک قدم بیرون از منطقه آرامشتان بگذارید. ممکن است غیرعملی به نظر برسد. انگار فقط به خودتان دروغ می‌گویید اما موضوع همین است. این راهکار کاملاً عملی است. اگر احساس اعتماد نمی‌کنید، حداقل تظاهر کنید و طوری رفتار کنید که انگار به خودتان و توانایی‌هایتان کاملاً مطمئنید و بنابر آن رفتار کنید. خیلی زود می‌بینید که احساس اعتمادبه‌نفس می‌کنید، اعتمادبه‌نفس واقعی.

10. از محیطتان استفاده کنید.

یک راه موثر برای تغییر خودتان این است که محیطتان را برحسب آن کسی که دوست دارید باشید تغییر دهید. اگر می‌خواهید اعتمادبه‌نفس بیشتری داشته باشید، زندگینامه‌های افراد بااعتمادبه‌نفس را مطالعه کنید، موسیقی که گوش می‌دهید را از موسیقی‌های افسرده‌کننده به انرژی‌بخش تغییر دهید و سعی کنید با کسانی رفت‌وآمد کنید که اعتمادبه‌نفس بالایی دارند.

11. از قوه تخیلتان استفاده کنید.

ذهن شما ابزاری بسیار قدرتمند است. وقتی یاد بگیرید چطور از تخیلتان به طریقی مثبت استفاده کنید، می‌توانید با کمک آن اعتمادبه‌نفستان را بالا ببرید. یک راه برای آن تجسم‌سازی است.

تصور کنید که جلسه‌ای مهم پیش رو دارید. پیش خود تجسم کنید که چقدر همه چیز خوب پیش می‌رود—همه چیز را بشنوید و ببینید—و چقدر حس خوبی در آن جلسه دارید. خودتان را در حال لبخند زدن تجسم کنید که اوقات خوشی را می‌گذرانید. نتیجه مثبت و عالی جلسه را در ذهنتان مجسم کنید. بعد تجسم کنید که جلسه با نتیجه دلخواه شما به پایان رسیده است. این روش واقعاً موثر است و قبل از پا نهادن به جلسه روحیه‌ای عالی به شما می‌دهد.

اگر برای اینکه خودتان را بااعتمادبه‌نفس تجسم کنید مشکل دارید، می‌توانید کس دیگری را تقلید کنید. یک فرد بااعتمادبه‌نفس کنار خودتان پیدا کنید—مثلاً یک ورزشکار، هنرپیشه یا حتی یک از آشنایان—و از او تقلید کنید. ببینید چطور راه می‌رود، حرف می‌زند و حرکت می‌کند. بعد رفتارهای او را در تجسم‌سازیتان تقلید کنید.

12. از بدنتان استفاده کنید.

اگر پایتان را مدام عصبی تکان دهید، کم‌کم احساس اضطراب و نگرانی خواهید کرد. اگر ارام‌تر راه بروید، کم‌کم ریلکس‌تر خواهید شد. برای اینکه اعتمادبه‌نفس بیشتری احساس کنید، از بدنتان استفاده کنید. به طریقی مطمئن‌تر راه بروید، بنشینید و بلند شوید. اگر نمی‌دانید چه باید بکنید از نکته بالا کمک بگیرید. از افراد دوروبرتان که اعتمادبه‌نفس خوبی دارند تقلید کنید.

13. ذهنتان را از خاطرات مثبت پُر کنید.

این یک عادت شایع است که قبل از اینکه بخواهید کار مهمی انجام دهید، شکست‌های قبلی و تجربیات بد سابق همه ذهنتان را پر می‌کنند. این عادت را از بین ببرید و سعی کنید برای یک تا دو دقیقه هم که شده همیشه ذهنتان را از خاطرات مثبت، دستاوردهای مهم و تجربیات خوبتان پر کنید. ما معمولاً این کارهای مثبت را فراموش می‌کنیم و روی خاطرات بد و منفی تمرکز می‌کنیم. اما همه چیز به خودتان بستگی دارد. و محصول انتخابتان عاملی است که سطح اعتمادبه‌نفستان را تعیین می‌کند.

14. به آینده فکر کنید.

یک راه عالی برای پیش رو قرار دادن همه چیز و تعیین اینکه اتفاقات روز چطور بر اعتمادبه‌نفس شما تاثیر بگذارد این است که نگاهی به آینده بیندازید. از خودتان بپرسید: آیا این مسئله در 5 سال آینده مسئله مهمی خواهد بود و یاد من خواهد ماند؟ این باعث می‌شود فقط درگیر اتفاقی که افتاده است نشوید. و معمولاً هم پاسخ به این سوال منفی است. با استفاده از این سوال، کنار آمدن با مشکلات روزمره آسان‌تر خواهد شد و می‌فهمید که بیشتر اتفاقات اتفاقاتی آنقدر کوچک هستند که نجای نگرانی ندارند.

15. درک کنید که گذشته مساوی حال نیست.

هر اتفاقی که سال پیش، ماه پیش یا حتی دیروز افتاده به معنی فردا، ماه آینده یا سال آینده نیست. شما آینده‌تان را در زمان حال می‌سازید و می‌توانید با خودتان تصمیم بگیرید که چقدر اجازه دهید اتفاقات گذشته بر آینده شما تاثیر بگذارند.

حتی اگر طی 10 سال گذشته اعتمادبه‌نفس خیلی پایینی داشته‌اید، به این معنی نیست که قرار است همانطور بمانید. می‌توانید تصمیم بگیرید که زندگی و آینده‌تن را تغییر دهید. می‌توانید افکار و خاطرات مربوط به گذشته را دور بریزید و به چیزهای جدیدی فکر کنید.

16. با خودتان مهربان باشید.

ممکن است با خودتان بدرفتاری کنید. درک کنید که هیچ نیازی به این کار نیست. حتی اگر تا امروز هم اینطور رفتار می‌کرده‌اید دیگر وقتش رسیده است که دست از آن بردارید. درعوض با خودتان مهربان باشید. هیچ اشکالی ندارد. بدرفتاری با خودتان هیچ دلیلی ندارد مگراینکه بخواهید خودتان را ناراحت کنید و دشمنانتان را شاد.

یک بخش مهم است مهربان بودن با خودتان این است که نقاط قوتتان را می‌فهمید و آنها را رشد می‌دهید. این کار نه تنها به بهتر شدن مهارت‌هایتان کمک می‌کند بلکه اعتمادبه‌نفستان را هم بالا می‌برد. یک بخش کوچک‌تر اما مهم دیگر این است که تحسین‌های دیگران را بپذیرید. تشکر کردن برای تحسین و تمجید دیگران هیچ اشکالی ندارد. و بعد از هر تحسین حس خوبی به خودتان پیدا کنید.

17. یاد بگیرید که ذهنتان چطور کار می‌کند.

آدمها با هم فرق دارند اما مسئله مهم‌تر این است که نحوه کارکرد ذهن آنها شباهت‌های زیادی با هم دارد. چیزی که برای بقیه خوب عمل کرده ممکن است برای شما هم موثر باشد. وقتی با عملکرد ذهنتان بیشتر آشنا شوید می‌فهمید که در موقعیت‌های مختلف چه واکنشی خواهد داشت. وقتی خودتان را بهتر بشناسید اعتمادبه‌نفستان بالاتر خواهد رفت.

18. مهارت‌های اجتماعیتان را تقویت کنید.

روابط یکی از مهمترین قسمت‌های زندگی ماست و تقویت مهارت‌های اجتماعی یکی از مهمترین چیزهایی است که هر فردی باید یاد بگیرد. بهتر کردن نتایجی که در این زمینه می‌گیرید و به دست آوردن اطمینان بیشتر به مهارت‌های اجتماعیتان اعتمادبه‌نفستان را به طور کلی بالا خواهد برد.

19. به جای اینکه به درون توجه کنید، به بیرون توجه کنید.

وقتی با دیگران رابطه برقرار می‌کنید و گاهی‌اوقات وقتی تنها هستید، بد نیست که توجه ذهنتان را به بیرون دهید تا به درون. مشکل توجه به درون این است که در بسیاری از موقعیت‌ها باعث می‌شود به ظاهرتان، اینکه چه گفته‌اید و دیگران چه گفته‌اند فکر کنید. تمرکز به بیرون درکنار اینکه به بالا بردن اعتمادبه‌نفستان کمک می‌کند، راهی عالی برای تقویت مهارت‌های مردمی و اجتماعیتان هم هست.

20. اطرافیانتان را از افراد مثبت‌اندیش انتخاب کنید.

افرادیکه با آنها نشست و برخاست می‌کنید می‌توانند موجب شادی یا ناراحتی شما شوند. ازآنجا که ما زمان زیادی را با مردم سپری می‌کنیم، خیلی مهم است که کنار افراد مثبت—یا حداقل به طرزی منطقی خنثی-- باشیم. بودن یک یا دو نفر منفی‌باف می‌تواند تاثیر شگرفی بر شما بگذارد و روز به روز روحیه‌تان را خراب‌تر کند.

21. اطلاعات، تاثیرات و احساسات مثبت جذب کنید.

بیشتر اخبار و حوادث جامعه تصویری منفی از دنیا و خودتان به شما می‌دهد. اطلاعاتی که دوروبرتان است هم درست مثل افراد دوروبرتان می‌توانند تاثیر شگرفی بر شما داشته باشند. خودتان انتخاب کنید که دوست داری چه ببینید، بشنوید و بخوانید. فقط چیزهایی را انتخاب کنید که برایتان فایده‌بخش باشند.

22. مثبت بیندیشید.

اینکه سعی کنید دنیا و زندگیتان را از دریچه‌ای مثبت نگاه کنید کمی سخت است و زمان می‌برد. مخصوصاً اگر سالهای زیادی را با تفکر منفی زندگی کرده باشید.

23. خودتان را با خودتان مقایسه کنید، نه با دیگران.

این درد نالازم زیادی را از زندگیتان بیرون می‌کند. مسئله اینحاست که اگر از یک نفر بگذرید، کس دیگری را می‌بینید که از شما موفق‌تر باشد. و حس برنده بودن موقتیتان دوباره به احساس ترس و اضطراب تبدیل خواهد شد. پس سعی کنید فقط روی خودتان تمرکز کنید، نه آدم‌های دور و برتان و مهم نباشد که دیگران تا چه اندازه موفق هستند. خودتان را با خودتان مقایسه کنید. پیشرفت کنید و رشد خودتان را بررسی کنید و خواهید دید که شادتر، موفق‌تر و بااعتمادبه‌نفس‌تر زندگی خواهید کرد.

24. شکست را دوباره تعریف کنید.

اینکه چطور به شکست نگاه کنید تعیین می‌کند که قبل یا بعد از هر شکست چه اندازه اعتمادبه‌نفستان پایین بیاید. تعریفی از شکست که با آن بزرگ شده‌ایم ممکن است بهترین معنای آن نباشد. اگر به موفق‌ترین آدم‌ها نگاهی بیندازید خیلی زود متوجه می‌شوید که واکنش متفاوتی به شکست دارند که با واکنش آدم‌های عادی فرق می‌کند.

آنها شکست یا طردشدگی را آنقدرها جدی نمی‌گیرند. آنها می‌دانند که اگر شکست بخورند آخر زندگی نیست. برعکس سعی می‌کنند وقتی به هر شکست نگاه می‌کنند قسمت‌های خوب آن را ببینند: اینکه طور می‌توانند از آن درس بگیرند تا برای دفعه بعدی بهتر شوند.

آنها می‌دانند که اگر اولین تلاش کاریشان با شکست مواجه شود برای مدتی احساس خیلی بدی دارد اما در طولانی‌مدت هیچ اشکالی متوجه آنها نیست. آنها از آن درس می‌گیرند و دوباره امتحان می‌کنند. اگر کسی آنها را طرد کند آیا دست برمی‌دارند؟ مطمئناً نه. آنها می‌دانند که هفته بعد یا هفته بعد از آن ممکن است کس دیگری را پیدا کنند که باز برای آنها جذاب باشد.

آنها می‌دانند که آدم‌های خوب زیادی هستند. فرصت‌های شغلی خوب زیادی وجود دارد. اما این را هم یاد گرفته‌اند که برای موفق شدن در هر چیزی باید حداقل 5، 10 یا 20 مرتبه شکست بخورید.

شما روی مهارت‌هایتان کار کرده‌اید تا آنها را تقویت کنید. به شکست یا طردشدن بعنوان چیزی منفی که اگر اتفاق بیفتد زندگیتان تمام خواهد شد نگاه نکنید. شکست را دوباره در ذهنتان تعریف کنید و تاثیر احساسی منفی آن را کمتر کنید. به شکست بعنوان بازخورد روی نقطه‌ای از شما که نیاز به تقویت شدن دارد نگاه کنید. به توصیه‌ای که شکست برایتان دارد گوش دهید و مطمئن باشید که پیشرفت می‌کنید. و با تعریف کرن دوباره شکست برای خودتان دیگر سطح اعتمادبه‌نفستان هربار که شکست می‌خورید افت نمی‌کند.

  • صالح خوش نفس

آیا برای یادگیری درس واقعا باید 10 بار کتاب را خواند ؟ آیا باید دروس خود را پشت سرهم مرورکرد؟وآیا بایدده ها بار درس راتکرارکردتا یادگرفت ؟ مطمئنا اگر چنین باشد ، مطالعه کاری سخت و طاقت فرسا است . اما واقعیت چیزی دیگر است . واقعیت آن است که گروهی از فراگیران ، روش صحیح مطالعه را نمی دانند و متاسفانه در مدرسه و دانشگاه هم چیزی راجع به چگونه درس خواندن نمی آموزند . یادگیری و مطالعه ، رابطه ای تنگاتنگ و مستقیم با یکدیگر دارند، تا جایی که می توان این دو را لازم و ملزوم یکدیگر دانست. برای اینکه میزان یادگیری افزایش یابد باید قبل از هرچیز مطالعه ای فعال و پویا داشت .
شیوه صحیح مطالعه ،چهار مزیت عمده زیر را به دنبال دارد:
1- زمان مطالعه را کاهش می دهد.
2- میزان یادگیری را افزایش می دهد .
3-مدت نگهداری مطالب در حافظه را طولانی تر می کند.
4- به خاطر سپاری اطلاعات را آسان تر می سازد.
برای داشتن مطالعه ای فعال و پویا نوشتن نکات مهم درحین خواندن ضروری است تابرای مرور مطالب،دوباره کتاب رانخوانده و در زمانی کوتاه ازروی یادداشتهای خود مطالب را مرور کرد . 
یادداشت برداری ، بخشی مهم و حساس از مطالعه است که باید به آن توجهی خاص داشت . چون موفقیت شما را تا حدودی زیاد تضمین خواهد کرد و مدت زمان لازم برای یادگیری را کاهش خواهد داد. خواندن بدون یادداشت برداری یک علت مهم فراموشی است.
شش روش مطالعه 
خواندن بدون نوشتن، خط کشیدن زیرنکات مهم، حاشیه نویسی، خلاصه نویسی، کلید برداری، خلاقیت و طرح شبکه ای مغز 
1-خواندن بدون نوشتن: روش نادرست مطالعه است . مطالعه فرآیندی فعال و پویا است وبرای نیل به این هدف باید از تمام حواس خود برای درک صحیح مطالب استفاده کرد. باید با چشمان خود مطالب را خواند، باید در زمان مورد نیاز مطالب را بلند بلند ادا کرد و نکات مهم را یادداشت کرد تا هم با مطالب مورد مطالعه درگیر شده و حضوری فعال و همه جانبه در یادگیری داشت و هم در هنگام مورد نیاز ، خصوصا قبل از امتحان ، بتوان از روی نوشته ها مرور کرد و خیلی سریع مطالب مهم را مجددا به خاطر سپرد .
2- خط کشیدن زیر نکات مهم :این روش شاید نسبت به روش قبلی بهتر است ولی روش کاملی برای مطالعه نیست چرا که در این روش بعضی از افراد به جای آنکه تمرکز و توجه برروی یادگیری و درک مطالب داشته باشند ذهنشان معطوف به خط کشیدن زیر نکات مهم می گردد .حداقل روش صحیح خط کشیدن زیر نکات مهم به این صورت است که ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را کاملا درک کنند و سپس زیر نکات مهم خط بکشند نه آنکه در کتاب به دنبال نکات مهم بگردند تا زیر آن را خط بکشند .
3- حاشیه نویسی :این روش نسبت به دو روش قبلی بهتر است ولی بازهم روشی کامل برای درک عمیق مطالب و خواندن کتب درسی نیست ولی می تواند برای یادگیری مطالبی که از اهمیتی چندان برخوردار نیستند مورد استفاده قرار گیرد.
4- خلاصه نویسی : در این روش شما مطالب را می خوانید و آنچه را که درک کرده اید به صورت خلاصه به روی دفتری یادداشت می کنید که این روش برای مطالعه مناسب است و از روشهای قبلی بهتر می باشد چرا که در این روش ابتدا مطالب را درک کرده سپس آنها را یادداشت می کنید اما بازهم بهترین روش برای خواندن نیست .
5- کلید برداری :کلید برداری روشی بسیار مناسب برای خواندن و نوشتن نکات مهم است . در این روش شما بعد از درک مطالب ، بصورت کلیدی نکات مهم را یادداشت می کنید و در واقع کلمه کلیدی کوتاه ترین، راحت ترین ،بهترین وپرمعنی ترین کلمه ای است که با دیدن آن، مفهوم جمله تداعی شده و به خاطر آورده می شود .
6- خلاقیت و طرح شبکه ای مغز: این روش بهترین شیوه برای یادگیری خصوصا فراگیری مطالب درسی است .در این روش شما مطالب را می خوانید بعد از درک حقیقی آنها نکات مهم را به زبان خودتان و به صورت کلیدی یادداشت می کنید و سپس کلمات کلیدی را بروی طرح شبکه ای مغز می نویسد ( در واقع نوشته های خود را به بهترین شکل ممکن سازماندهی می کنید و نکات اصلی و فرعی را مشخص می کنید)تا در دفعات بعد به جای دوباره خوانی کتاب ، فقط به طرح شبکه ای مراجعه کرده وبا دیدن کلمات کلیدی نوشته شده برروی طرح شبکه ای مغز ، آنها را خیلی سریع مرور کنید . این روش درصد موفقیت تحصیلی شما را تا حدود بسیار زیادی افزایش می دهد و درس خواندن را بسیار آسان می کند. و بازده مطالعه را افزایش می دهد.
شرایط مطالعه 
«به کارگیری شرایط مطالعه یعنی بهره وری بیشتر از مطالعه».
شرایط مطالعه ، مواردی هستند که با دانستن ، بکارگیری و یا فراهم نمودن آنها ، می توان مطالعه ای مفیدتر با بازدهی بالاتر داشت و در واقع این شرایط به شما می آموزد که قبل از شروع مطالعه چه اصولی را به کار گیرید ، در حین مطالعه چه مواردی را فراهم سازید و چگونه به اهداف مطالعاتی خود برسید و با دانستن آنها می توانید با آگاهی بیشتری درس خواندن را آغاز کنید و مطالعه ای فعال تر داشته باشید : 
1- آغاز درست :برای موفقیت در مطالعه ،باید درست آغازکنید.
2- برنامه ریزی : یکی از عوامل اصلی موفقیت ، داشتن برنامه منظم است .
3- نظم و ترتیب: اساس هر سازمانی به نظم آن بستگی دارد .
4-حفظ آرامش: آرامش ضمیر ناخود آگاه را پویا و فعال می کند. 
5- استفاده صحیح از وقت :بنیامین فرانکلین، «آیا زندگی را دوست دارید؟ پس وقت را تلف نکنید زیرا زندگی از وقت تشکیل شده است .»
6- سلامتی و تندرستی: عقل سالم در بدن سالم است .
7- تغذیه مناسب: تغذیه صحیح نقش مهمی در سلامتی دارد. 
8 - ورزش : ورزش کلید عمر طولانی است . 
9-خواب کافی: خواب فراگیری و حافظه را تقویت می کند.
10 -درک مطلب:آنچه در حافظه بلند مدت باقی می ماند ، یعنی مطالب است . 
چند توصیه مهم که بایدفراگیران علم از آن مطلع باشند
1- حداکثر زمانی که افراد می توانند فکر خود را بروی موضوعی متمرکز کنند بیش از 30 دقیقه نیست ، یعنی باید سعی شود حدود 30 دقیقه به روی یک مطلب تمرکز نمود و یا مطالعه داشت و حدود 10 الی 15 دقیقه استراحت نمود سپس مجددا با همین روال شروع به مطالعه کرد.
2- پیش از مطالعه از صرف غذاهای چرب و سنگین خودداری کنید و چند ساعت پس از صرف غذا مطالعه نمایید چون پس از صرف غذای سنگین بیشتر جریان خون متوجه دستگاه گوارش می شود تا به هضم و جذب غذا کمک کند و لذا خون رسانی به مغز کاهش می یابد و از قدرت تفکر و تمرکز کاسته می شود . از مصرف دارو هم خودداری فرمایید همچنین غذاهای آردی مثل نان و قندی قدرت ادراک و تمرکز را کم می کند نوشابه های گازدارهم همین طور هستند. 
3- ذهن آدمی با هوش است اگر یادداشت بردارید خود را راحت از حفظ و به یاد سپاری مطالب می کند و نیز همزمان نمی توانید هم مطلبی را بنویسید و هم گوش دهید . پس در حین مطالعه لطفا یادداشت برداری نمایید .

  • صالح خوش نفس

عزیزان دانش آموز (پایه هفتم، هشتم، نهم، دهم، دوازدهم، سال چهارم و داوطلبین کنکور) جهت تهیه دفتر برنامه ریزی مطالعه می توانند با شماره تماس 09148242590 آقای خوش نفس تماس گرفته بعد از واریز60000ریال به شماره کارت 6037991464570070 بنام صالح خوش نفس و هماهنگی لازم دفتر برنامه ریزی به ایمیل عزیزان ارسال می گردد. برای تنظیم برنامه درسی در همین دفتر نیز مشاوره لازم رایگان انجام می گردد.



  • صالح خوش نفس

تلفن تماس09148242590
در تالیف کتب مربوط به رموز موفقیت و بهبود کیفیت و رشد فردی،کتب کودک و نوجوان آماده همکاری با انتشارات معتبر هستم.
برای مشاوره رزرو وقت قبلی ضروری است.

آخرین مطالب